اونروز ازقضا با رضا دعوام شدو قرار برجدایی و تموم شدن رابطه شد قبل اینکه ظهر بخوابم بعدش خوابیدم و با یه خستگی بدتر و سردرد عصر بیدارشدم چایی خوردم و نشستم پای لپ تاپ و دزس خوندن بدن دردم بیشتر میشد و حس خستگی و تب داشتم به رو خودم نمیوردم مرتب هم مایعات میخورم و همون موقع استامینوفن خوردم اما تاشب متوجه شدن اسهال دارم یجورایی میدونستم کرونا اما میترسیدم بگم ساعت10 بود گفتم حالم بد انگار دارم مریض میشم نمیدونم مامانم اومد دست گذاشت بهم و گفت تب داری هیچ ما منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شاه کلید ثروت ثبت شركت دانلود تحقیق آکادمی زیبایی دارالترجمه پارت تعمیر موبایل-آوافیکس مشاور ارشد کنکور روانشناسی game